در ادامه........

گذشته بر این قلمی به دست و آرام اما امیدوار و پر هیجان .....

نمی دانم که چه شد از دستم افتاد و دیگر ننوشت ......

و ناگاه در اوج احساس و امید نشست ......

و چه نشستن بی صدا و آرامی.....

تا بگوید دوباره و از نو ......

شروع کن .....

شروع....

صدر..